بدون عنوان
عکس بچه ها با باباشون که مشهد رفته بودیم
وقتی مادر میشی اجازه میدی قسمتی از قلبت برای همیشه بیرون از سینه ات بتپه
خانواده چهار نفره
خانواده چهار نفره این روزا ما خیلی چهار نفره شدیم . از تعداد بشقاب و قاشق و... سر سفره گرفته تا تعداد دمپایی های دم دستشویی و حمام و تعداد کفشهای دم در ورودی . و کلی اسباب بازی و خانه سازی - کتاب و دفتر نقاشی و پاستیل و کلی ضایعات اسباب بازی دختر خاله و پسرخاله که دیگه بزرگتر شدن و دیگه نیازی به اون وسایل ندارن رو اهدا می کنند به این کوچولوهای من خلاصه کلام از این چهار نفره شدن ما اعلام نظر کودکانه های این وروجکها؛ که به هر نحوی موافقت و مخالفت خودشونو با نظرات ما اعلام می کنند!!! ( مثلا اونی که موچولوتره یه لنگه جورابشو پیدا می کنه و نظر میده ددرر . یا اون یکی که یکم کوچولوتره نظر میده به من دوتا تا ...
نویسنده :
مامان زری
23:24
بدون عنوان
سلام خوشگلای مامان سلام دختر نازگلم , پسر نترس شیطونم که ماشالله این رزوا 20 ماهت میشه و با امدنت به زندگی ما , زندگی ما رو زیباتر و زیباتر کردی . و تو دخترم عروسکم : که دیگه برای خودت خانمی شدی حرفهای قلمبه و سلنبه میزی بعضی وقتها حرفایی میگی که منو بابا تعجب می کنیم دیگه چیزی به رسیدن سال نو نمونده منم مثل مامانای دیگه شروع کردم به خونه تکونی کردن اما با شما جقله ها خیلی سخته چون از من طرفی من تمییز می کنم شما بازم ریخت و پاشهای وحشتناکی می کنید نمونه اش امیرمحمد با مداد رنگی آبجی کل دیوار راهرو رو خط خطی کرد منم با کلی دردسر تونستم پاکشون کنم دیگه دونستم که با وروجکهایی مثل شما خونه اصلا تمیز نمی مونه ...
نویسنده :
مامان زری
14:03
بدون عنوان
بدون عنوان
خدا را شاکرم که نعمت مادر شدن را به من ارزانی داد تا باور کنم زندگی زیباست و زیباترین زیبای زندگی آغوش و نوازش شماست لحظه به لحظه عاشقتون بوده و هستم ...
نویسنده :
مامان زری
0:26